در حالی كه ساكنان شرق از غربیان تصویر جامعهای صددرصد علمی و پیراسته از هر گونه افسانهپردازی و خرافهپرستی در ذهن دارند و حسب همین گمان و در هوای رسیدن به تمدّن غربیان از همه آموزهها و سنّتهای دینی و راز آلود مقدّس خود دست كشیدهاند، غرب و سران غربی سنّت آلوده به آموزهها و سنّتهای كهن، امّا شیطانی و نامقدّسند.
دكتر جی. دامنگوئز1، متخصّص امور مرموز و سرّی میگوید:
در آمریكا ده هزار نفر طالعبین وجود دارد. چهل میلیون نفر برای یافتن جواب سؤالات و ابهامات خود به طالعبینان مراجعه میكنند. كلیسای شیطانپرستی در «كالیفرنیا» هشت هزار عضو دارد. در «میامی» و «نیویورك» بیست هزار كشیش سانترو وجود دارد و در «انگلستان» نُه هزار جادوگر شناسایی شده است؟2
اگرچه روزگاری نام شرق، فرهنگ شرقی و ساكنان شرق یادآور افسانهها، موجودات ماورایی آسمانی، مثل جنّ و پری، تجربه علوم غریبه و جادویی و از همه مهمتر آموزهها و تجربههای قدسی بود و نام مردان سالك طریق الی الله و تواناییهای خارقالعادّهاشان در صدر تذكرهها مینشست و اذكار و نسخههایشان در طرفـ[ العینی هر امر ناشدنی را به اذن الله ممكن میساخت، امروزه چنان از آن همه دور افتادهاند كه حتّی گفتوگو در این باره را هم نوعی خرافهپرستی میشناسند، امروزه ردّ و نشان همه منابع كهن شرقی را باید در موزههای غربی جستوجو كرد.
در مقابل، مجامع مخفی برای سلطه و حفظ سلطه، به هر ترفندی متوسّل شدند، به هر علم مذموم و غریبی نزدیك شدند و برای بهرهگیری از تواناییهای ویژه شیطانی و جنودش، به هر آیین جادویی دست زدند و خود را به هر گناه كبیرهای آلوده ساختند تا شاید از این رهگذر، توجّه جنود شیطانی را به خود جذب كنند.
پس میتوان گفت كه شرق اسلامی تنها با سلاح مدرن اتمی و بالستیكی مورد تهدید واقع نمیشود، نیروها و جنود ابلیسی را كه حیاتشان با حیات مذبوحانه سران مجامع مخفی گره خورده، در زمره تهدیدها باید شناخت.
«مصر» باستان، مجموعهای بزرگ از آموزهها، علوم و شیوههای جادویی و شیطانی را در خود داشت؛ چنان كه رویارویی اوّلیه حضرت موسی(ع) با جادوگران حلقه زده گرد فرعون و فرعونیان بود. این آموزهها و شیوههای عملیاش را اشرار بنیاسرائیل با خود به سرزمین مقدّس آوردند و پس از اعتزال و دور شدن از آیین مقدّس موسی كلیمالله(ع)، آن همه را برای رخنه در كار دین و دینداران و غلبه بر مؤمنان به ادیان آسمانی به كار گرفتند.
اشرار این میراث شوم را در عصر پیامبر آخرالزّمان، علیه بنیاسرائیل به كار گرفتند و مخفیانه به رواج آن در میان یاران خویش مشغول شدند. پس از آن نیز، مجامع مخفی اروپایی كه خود را وارث بنیاسرائیل و شایسته تأسیس حكومت جهانی میشناختند، برای بسط سلطه از این فنون و علوم بهره جستند.
بیگمان، یكی از حكمتهای بهرهگیری امام زمان(ع) از میراث همه انبیا(ع) و از جمله خاتم حضرت سلیمان(ع)
و عصای حضرت موسی(ع) برای مقابله با اشرار مزاحم و مانع در عصر ظهور، به همین امر بر میگردد كه، مجامع مخفی و مسلّط بر جهان، در عصر غیبت كبرا، برای كنترل رفتار مردم، سلطه اقتصادی، كنترل سیاسی و نظامی و اجرای برنامهها از همه علوم و فنون مذموم بهره میگیرند.
آقای دیوید بی3 از مؤسّسه «كاتینگ اج»4 درباره این مجامع میگوید: این مجامع مشخّصات یكسانی دارند و برای آنان مشخّصاتی عمومی میتوان ذكر كرد:
1. غرور: اعضا حس میكنند بالاتر و برتر از دیگران و گروه ممتاز هستند و به خاطر دانش درونی و نابشان از حقیقت، منتخب هستند؛ در حالی كه سایر مردم جهان غلامانی بیش نیستند؛ حقیقت پنهانی كه فكر میكنند متعلّق به آنهاست، نباید برای هیچ عضوی فاش شود؛
2. شخصيّتهای دوگانه: افراد درون مجامع مخفی با هم گروههایشان به نوعی رفتار میكنند و هنگامی كه در میان عوام قرار دارند، رفتار دیگری را از خود بروز میدهند. كلّاً جوامع خدا را نمیپرستند، چون خود را عالیترین تركیبات حیات و برتر از انسان عادّی میانگارند؛
3. آموزش: اعضای انجمنها، آموزش به اعضای تازه را ارزشمند قلمداد میكنند؛ امّا تنها در صورتی كه اطّلاعات اندك اندك داده شود تا اینكه عضو تازه حائز شرایط لازم سازمان شود. در گذشته آموزش شفاهی مقدّس بود، چون تنها از طریق بیان شفاهی میشد رازها را در میان اعضا گذارد و نوشتن آنها موجب ترویجشان میشد؛
4. ذات خوب: برخلاف كتاب مقدّس كه میگوید، انسان ذاتاً بد سرشت است، (گناه خوردن میوه در بهشت عدن) مجامع مخفی ادّعا میكنند كه انسان ذات خوبی دارد و باید رازها [راز سلطهجویی، مقصد غایی و شیوهها] از طریق عضويّت به او گفته شود، البتّه مشروط به اینكه شرایط لازم را برای اینكه عضو انجمن باشد، كسب كند؛
5. آمدن منجی: در تعالیم اغلب مذاهب گفته شده منجی میآید كه كلّ جهان را در دست گیرد. مسیحیان او را با نام مسیح میشناسند؛ در حالی كه شیطانپرستان و اعضای مجامع او را ضدّ مسیح میدانند و اینكه سرانجام بعد از نبردی سخت، یكی از آن دو به قدرت میرسد.
این مجامع، باشگاهی برای نوجوانان نیستند؛ بلكه سازمانهای جدّی و ترسناكی هستند كه قصدشان ریشهكنی تمام حكومتها و محو ریشههای مذاهب است.5 وودرا ویلسون گفته است:
قدرتی چنان سازمان یافته، دقیق، كامل و فراگیر حاكم است كه هنگام گفتوگو علیه آنها بهتر است، ساكت بود.
ارائه فهرست كاملی از این مجامع سخت است، همچنین ارائه اطّلاعاتی كامل درباره اعضا و عملكردشان؛ با این حال به مدد برخی پژوهشگران سختكوش، امروزه فهرستی از مهمترین و با نفوذترین آنها را میتوان ارائه كرد. قبل از معرفی مشروح برخی از این مجامع، فهرستی از مهمترین و با نفوذترین آنها را ارائه میكنیم:
1. بنیادها؛
2. شورای روابط خارجی Council on Foreign Relations CFR؛
3. بیلدربرگرها Bilderbergers؛
4. كمیسیون سه جانبه (Trilateral Commission (TLC؛
5. ایلومیناتی ILLuminati؛
6. جمجمه و استخوان Skull and Bones؛
7. فراماسونری؛
8. فدرال رزرو Federal Reserve؛
9. بوهمین Bohemian؛
10. نجبای سیاه The Black Nobility؛
11. واتیكان؛
12. ویكا Wicca؛
13. میزگرد The Round table
دكتر وینسنتت هیز، پس از برشمردن سایر مجامع مخفی كه از شهرت كمتری برخوردارند، مینویسد:
اینك جنگ جهانی سوم در حال انجام است. این جنگ با جنگافزارهای اطّلاعاتی و با استفاده از انواع تكنیكهای كنترل ذهن، پروپاگاندا، اطّلاعات غلط، ارعاب و ... انجام میشود تا نظم كهن را پیش از «نظم جدید» نابود كند. وظیفه ماست كه از تكتك مجامع مخفی آگاهی یابیم.
فهرست انتهایی او عبارتند از:
انجمن رم (The club of Rome)، كمیته 300 (300 Commitee of ) كه امور پولی، بیمه تجارت موادّ مخدّر، سیاست، صنعت، مذهب و غیره را كنترل میكند، فلاسفه آتش.
(Fire Philosophelset)، گروه هشت (Group Of Eitht) Of Eight)، برنامه رودس اسكالر شیپ (Rhodes Scholar)، لژ سیاه (Black Lodge)، مؤسّسه آسپن (Institute Aspen)، شوالیههای مالتا (Knights of Malta)، محفل تازه عضوها (Circle of Initiates)، نه مرد ناشناس (Nine Unknown Men)، لوسیس تراست (Lucis Trust)، مؤسّسه تاویستاك (Tavistock Insitute)، بریتیش كویتر كروناتی (British Quator Coronati)، گروه ماما (Mumma Group)، شاهزادگان ناسی (Princes Nasi)، گروه میلنر (Milner Group)، انجمن اقتصاد جهان (World Economic Forum)، اپوس دی (Opus Dei)، انجمن هرمسی طلوع طلایی (Hermetic Order of the Golden Dawn)، رز و صلیبیان (Rosicruciams)، شوالیههای گارتر (the Garter kights of)، خانقاه صهیون (Priory of Zion) كه اعتقاد دارند از شجره عیسی(ع) هستند، پرنس چارلز و نجبای سیاه اروپا، انجمن ثول (Thule Society)، انجمن تئوسوفی (Theosophical Society)، اتّحادیه جادوگران برای آگاهی عمومی (The Witches League for Public Awareness)، محافظان (Guardians)، انجمن برادری كلید (Fraternity Key)، انجمن برادری مار (Brotherhood of the Snake) و چندین انجمن مخفی دیگر كه جهت اختصار از ذكر نام آنها صرفنظر شد.
December 28, 2005
NewsWithViews.com
نباید از نظر دور داشت كه این مجامع، به رغم تكثّر و تنوّع مجامع مخفی منتشر در «اروپا» و «آمریكا»، جملگی آنها در نظر و عمل به سرفصلهایی ثابت میرسند. این سرفصلها نوعی اتّحاد و اتّفاق عملی و نظری را میان اعضای مجامع مخفی باعث بوده است. این اتّفاق شیطانی، مجامع مخفی را به هیئت آشكارترین دشمنان خدا، ادیان الهی و انسان معرفی مینماید.
شناسایی ماهیت این مجامع كه خود مصداق تمام عیار استكبارورزی در عرصه زمینند، مؤمنان را در مصون ماندن از حیلهها و توطئههای آنان و پیراستن جامعه خود از نفوذ اشرار یاری میدهد.
عموم لطمات و ضربات وارد شده بر جهان اسلام و مؤمنان آل محمّد(ص) ناشی از عدم شناسایی دشمنان آل محمّد(ص) است. همان كه مؤمنان وظیفه داشتند با شناسایی كامل در عمل و نظر از آنان تبرّی حاصل كنند و با این تبرّی به نوعی تقرّب الی الله دسترسی پیدا كنند. به همان سان كه معرفت دین خدا و اسوهها از میان انبیا و اوصیای الهی و توسّل و تمسّك به ساحت مقدّس آنها، موجب تقرّب به خداوند و مصون ماندن از شرّ اشرار میشود.
دكتر جان كولمن، پژوهشگر و محقّق درباره مجامع مخفی و نویسنده كتاب «كمیته 300»، جمله اهداف گروههای مخفی را در عناوین زیر خلاصه میكند:
1. ایجاد یك حكومت جهانی (جهان تك حكومتی با نظام دینی و پولی یكسان)؛
2. تخریب نهایی هويّت و عرق ملّی همه كشورها؛
3. تخریب دین و به ویژه مسیحيّت به استثنای كلیسایی كه خود ساختهاند؛
4. تسلّط بر آحاد مردم جهان از راه به كارگیری وسایل كنترل ذهن (به قول برژینسكی فنسالاری الكترونیك)؛
5. قانونی كردن موادّ مخدّر و تصاویر و فیلمهای جنسی؛
6. پایان بخشیدن به روند صنعتی شدن و تولید مولّدهای برق هستهای كه امكان رشد برابر صفر دوران فراصنعتی فراهم آید؛
7. تخلیه شهرهای بزرگ بر اساس برنامه (آزمایشی)، كه رژیم پلپت در «كامبوج» به مرحله اجرا درآورد.گفتنی است كه برنامههای انجام شده پل پت، همگی در ایالات متّحده و به وسیله یكی از مؤسّسات تحقیقاتی «باشگاه رم» تهیه و تنظیم گردید؛
8. سانسور و نابود كردن تمام برنامههای آفرینشهای علمی، به جز آنها كه در راستای منافع كمیته 300 قرار دارند؛
9. كشتار و نابودی حدود سه میلیارد انسان كه اصطلاحاً مصرفكنندگان بی مصرف نامیده میشوند، از طریق ایجاد جنگهای محدود موضعی در كشورهای پیشرفته و ایجاد گرسنگی و بیماری در كشورهای جهان سوم؛
10. تضعیف بافت اخلاقی ملّتها از طریق افزایش بیكاری، رواج موادّ مخدّر، موسیقی راك. تبدیل كارگران و جوانان به طبقه بدون اخلاق، ناامید و مبتلا به الكل و موادّ مخدّر و عصیانكننده علیه سنّتهای موجود؛
11. به راه انداختن بحرانهای پیدرپی و راهبری آنها تا مردم همه نقاط جهان از به دست گرفتن سرنوشت خود بازداشته شوند و در سرخوردگی و بیتفاوتی به بیاعتنایی اخلاقی كشیده شوند؛
12. به وجود آوردن و معرفی فرقههای تازه و فعّال نمودن فرقههایی كه در حال حاضر موجود هستند؛ از آن جمله میتوان از گروههای طرفدار (موزیك) راك و دزدان مسلّح و گروههای ناهنجار، مانند «رولینگ استونز» به رهبری مایك جكر (Mick Jageer)؛
13. اهتمام در گسترش فرقههای دینی، مانند سیكها و آدمكشهایی نظیر جیم جونز Jim Jones و پسر سام (Son of sam)؛
14. صدور اندیشه آزادی دینی به اطراف جهان برای بیاعتبار كردن ادیان موجود، به ویژه دین مسیحيّت؛
15. كشاندن نظامهای اقتصادی جهان به سوی فروپاشی كامل و سوق دادن كشورها به جانب بحرانهای سیاسی؛
16. تسلّط بر تمامی سیاستهای خارجی و داخلی ایالات متّحده آمریكا؛
17. نفوذ و سلطه بر دولتها و تخریب اعتبار حاكميّت آنان در درون و بیاعتبار ساختن هر چه بیشتر مللی كه آنها سمت نمایندگیشان را عهدهدار میباشند؛
18. سازماندهی یك ماشین ترور بینالمللی و سازش با تروریستها؛
19. كوشش برای تسلّط بر نظام آموزش و پرورش آمریكا با هدف تحریف كامل آن؛
20. تلاش برای كاهش نفوذ مؤسّسات محلّی و حمایت از مؤسّسات بینالمللی، مانند سازمان ملل، صندوق بینالمللی پول، دادگاه لاهه و ... برای سلطه سازمان ملل جانشین آنها.
كولمن اضافه میكند، بیشتر این هدفها را كه نخستین بار در سال 1969 م. طبقهبندی نمودم یا به موفّقیت رسیده یا در حال رسیدن به پیروزی هستند